تأثیر تمرینات یوگا معکوس و ورزشهای تناسب ذهن بر تفکر انتقادی
1403/10/10
هدف این پژوهش بررسی تأثیر تمرینات یوگای معکوس و ورزشهای تناسب ذهن بر تفکر انتقادی بود. برای انجام این مطالعه، شرکتکنندگان بهطور تصادفی انتخاب و به چهار گروه مساوی تقسیم شدند: گروه اول تمرینات یوگای معکوس را انجام دادند، گروه دوم ورزشهای تناسب ذهن، گروه سوم ترکیبی از این دو، و گروه چهارم گروه کنترل بودند. ابتدا یک آزمون اولیه برای سنجش تفکر انتقادی انجام شد. دوره آزمایشی به مدت ۱۶هفته ادامه یافت و پس از آن، آزمون نهایی برای سنجش مجدد تفکر انتقادی اجرا شد. دادهها با استفاده از آزمون آماری t وابسته و تحلیل کوواریانس بررسی شدند. در صورت مشاهده تفاوت معنادار، از آزمون شفه برای مقایسههای بیشتر استفاده شد. نتایج نشان داد که گروه ترکیبی بهبود بیشتری در تفکر انتقادی نسبت به گروههای دیگر داشته است.
اثرات مثبت ورزش بر سلامت جسم و روان غیرقابل انکار است. آموزشهای بدنی علاوه بر ارتقای سلامت، باعث افزایش اعتمادبهنفس، بهبود روابط بینفردی و تقویت رفتار مسئولانه و استقلال میشود. در دنیای امروز، تناسب اندام به یکی از دغدغههای مهم افراد تبدیل شده است.
آنها زمان زیادی را صرف فعالیتهایی میکنند که به نظرشان میتواند به تناسب اندام منجر شود. به طور کلی، وقتی افراد ورزش را تمام میکنند، معمولاً پای تلویزیون مینشینند و ذهنشان را در حالت منفعل قرار میدهند؛ جایی که تمامی مهارتهای ذهنی، از جمله حافظه، هوشیاری و منطق، راکد میماند.
ذهن، مهمترین بخش بدن است و بیتوجهی به تمرین دادن آن، منجر به تنبلی ذهن و افت عملکرد شناختی میشود. تناسب اندام مغزی روشی برای تمرین دادن ذهن است تا در بالاترین سطح خود عمل کند و حتی با افزایش سن، تیز و قوی باقی بماند. بازیهای ذهنی نظیر پازلها، معماها و جدولهای کلمات میتوانند مهارتهای ذهنی نظیر تفکر انتقادی، حل مسئله و حفظ حافظه را تقویت کنند.
یوگای معکوس
بی.کی.اس. آیینگر بر این باور است که تمرینات معکوس به بدن کمک میکند تا ناخالصیها را دفع کند و این فرآیند باعث افزایش قدرت، استحکام، آرامش و وضوح ذهن میشود. آیورودا نیز بر اساس این نظریه که بسیاری از ناخالصیهای بدن در ناحیه پایین شکم تجمع مییابند، تمرین منظم حرکات معکوس را توصیه میکند.
وقتی بدن را وارونه میکنید و پاها را بالاتر از سر قرار میدهید، به گرانش اجازه میدهید این ناخالصیها را به سمت آگنی (آتش) ما که در دستگاه گوارش ما قرار دارد هدایت کند با اجازه دادن به این ناخالصیها برای حرکت به سمت آگنی (که آنها را میسوزاند)، میتوانید عمیقتر نفس بکشید و سلامت خود را بهبود دهید.
تفکر انتقادی یکی از موضوعات حیاتی در آموزش مدرن است. تفکر انتقادی به معنای قضاوت منطقی و سنجیدهای است که به خوبی فکر شده و منطقی باشد. این یک شیوه تفکر است. شما به سادگی همه استدلالها و نتیجهگیریهایی که با آنها مواجه میشوید را نمیپذیرید بلکه یک نگرش پرسشگرانه به دنبال آن میآید. به طور جهانی پذیرفته شده است که تفکر انتقادی باید یک بعد مهم از آموزش باشد و نباید تنها یک انتخاب آموزشی ، بلکه باید بخشی جداییناپذیر از آموزش باشد.
بیشتر بخوانید:
روششناسی
هدف این مطالعه بررسی تأثیر تمرینهای یوگای معکوس و تمرینهای تقویت مغز بر تفکر انتقادی بود. برای دستیابی به این هدف، 60 نفر از شرکتکنندگان با سنین 14 تا 17 سال بهصورت تصادفی انتخاب شدند. این افراد به چهار گروه مساوی، هر کدام شامل 15 نفر، تقسیم شدند:
- گروه اول: گروه آزمایشی اول (تمرینهای یوگای معکوس)
- گروه دوم: گروه آزمایشی دوم (تمرینهای تقویت مغز)
- گروه سوم: گروه آزمایشی سوم (آموزش ترکیبی)
- گروه چهارم: گروه کنترل
روشها، مراحل آزمایش، آزمونها و برنامههای تمرینی به شرکتکنندگان توضیح داده شد تا همکاری کامل آنها برای اجرای صحیح آزمایشها جلب شود. پیش از آغاز مطالعه، آزمون اولیه (پیشآزمون) برای ارزیابی تفکر انتقادی تمامی شرکتکنندگان انجام شد.
مدت دوره آزمایشی 16 هفته بود. پس از اجرای برنامههای آزمایشی، مجدداً تفکر انتقادی تمامی شرکتکنندگان مورد آزمون قرار گرفت و نتایج این آزمون نهایی بهعنوان نمرات پسآزمون ثبت شد.
نمرات پیشآزمون و پسآزمون با استفاده از آزمون t وابسته و تحلیل کوواریانس بررسی شد تا تفاوتهای میانگینها مشخص شود. در صورتی که نتایج آزمونهای آماری معنادار بود، از آزمون شفه برای بررسی بیشتر استفاده شد. در تمامی تحلیلها، سطح معناداری 0.05 در نظر گرفته شد تا فرضیهها مورد آزمایش قرار گیرند.
بررسی جدول 1 نشان داد که میانگینهای پیشآزمون گروههای تمرینات یوگای معکوس، تمرینات تقویت مغز، آموزش ترکیبی و گروه کنترل به ترتیب 59.33، 59.26، 58.86 و 58.66 بودند.
نسبت F بهدستآمده برای پیشآزمون 0.78 بود، در حالی که نسبت F جدول 2.76 بود. بنابراین، نسبت F میانگینهای پیشآزمون در سطح اطمینان 0.05 برای درجه آزادی 3 و 56 معنادار نبود. این نشان داد که تفاوت معناداری بین گروههای آزمایشی و کنترل وجود ندارد و فرایند تصادفیسازی گروهها بهدرستی انجام شده است.
میانگینهای پسآزمون گروههای تمرینات یوگای معکوس، تمرینات تقویت مغز، آموزش ترکیبی و گروه کنترل به ترتیب 79.80، 80.20، 90.00 و 59.13 بودند. نسبت F بهدستآمده برای پسآزمون 830.76 بود، در حالی که نسبت F جدول 2.76 بود. بنابراین، تفاوت میانگینهای پسآزمون در سطح اطمینان 0.05 برای درجه آزادی 3 و 56 معنادار بود و نشان داد که تفاوتهای میانگینهای پسآزمون معنادار است.
میانگینهای تعدیلشده پسآزمون گروههای تمرینات یوگای معکوس، تمرینات تقویت مغز، آموزش ترکیبی و گروه کنترل به ترتیب 79.85، 80.24، 89.96 و 59.06 بودند. نسبت F بهدستآمده برای میانگینهای تعدیلشده پسآزمون 831.87 بود، در حالی که نسبت F جدول 2.77 بود. بنابراین، نسبت F میانگینهای تعدیلشده پسآزمون در سطح اطمینان 0.05 برای درجه آزادی 3 و 55 معنادار بود و نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگینها وجود دارد که ناشی از تأثیر آموزشهای تجربی بر تفکر انتقادی است.
از آنجا که تفاوتهای معناداری مشاهده شد، نتایج برای تحلیلهای پسهنگام با استفاده از آزمون شفه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج در جدول 2 ارائه شده است. مقایسههای چندگانه نشان دادهشده در جدول 2 نشان داد که تفاوتهای معناداری بین میانگینهای تعدیلشده گروه تمرینات یوگای معکوس و گروه آموزش ترکیبی (10.11) و گروه تمرینات یوگای معکوس و گروه کنترل وجود دارد.
در این پژوهش، تفاوت میان گروههای تمرین یوگای معکوس و گروه تمرینات تناسب ذهنی (0.39) در سطح اطمینان 0.05 معنادار نبود، با مقدار فاصله اطمینان 1.82.
تفاوتهای میان سایر گروهها به شرح زیر است:
گروه ترکیبی (تمرینات یوگا و تناسب ذهنی) و گروه یوگای معکوس (20.79)،
گروه ترکیبی و گروه تناسب ذهنی (9.72)،
گروه تناسب ذهنی و گروه کنترل (21.18)،
گروه ترکیبی و گروه کنترل (30.90).
نتیجهگیری:
گروه تمرین ترکیبی (یوگا و تناسب ذهنی) بهبود معناداری در تفکر انتقادی نسبت به گروههای یوگای معکوس، تمرینات تناسب ذهنی، و گروه کنترل نشان داد. میانگینهای پیشآزمون، پسآزمون، و میانگینهای تعدیلشده مربوط به تفکر انتقادی برای درک بهتر نتایج این مطالعه، در نمودار میلهای ارائه شدهاند.
دیدگاه خود را برای ما ارسال کنید